ترجمه کامل آلبوم Dark Side Of The Moon از گروه پینک فلوید
اولین آهنگ آلبوم Speak To Me هستش که یعنی صحبت کردن و جلب رضایت من. آهنگ (آلبوم) با صدای ضربان قلب شروع میشه (نشانه زنده بودن، هیجان، احساسات و اضطراب) که به مرور صدای تیک تاک ساعت هم بهش اضافه میشه. تیک تاک ساعت هم که نشانه گذشت زمانه. دو صدای مربوط به دستگاه ضرب سکه (پول) و صدای گوینده ای که متنی رو می خونه به صورت هم زمان با هم شروع میشن.
I've been mad for fucking years, absolutely years, been over the edge for yonks, been working me buns off for bands
I've always been mad, I know I've been mad, like the most of us...very hard to explain why you're mad, even if you're not mad
توی این سال های لعنتی دیوونه بودم، تمام مدت،
به خاطر جوونا همیشه عصبانی بودم،
تمام جونمو گذاشتم واسه کار کردن برای گروه های موسیقی٬
حالا دیگه صدای پول، زمان و احساسات رو با تمام وجود می شنویم...
همیشه دیوونه بودم، خودم هم می دونم که دیوونه بودم، مثل خیلی های دیگه...
خیلی سخته توضیح بدی که چرا دیوونه ای، حتی اگه دیوونه نباشی!٬
صدای خنده های متفاوت یه نفر رو می شنویم (به نشانه دیوانگی) و صدای یکنواختی که با صدای هواپیما یکی میشه و دست آخر یه جیغ!
آهنگ با ادامه همون جیغی که آخر آهنگ Speak To Me شنیدیم شروع میشه. این جیغ می تونه نشانه تولد باشه. یا نشانه رسیدن به بلوغ و شناخت دنیای پیرامون که به این نحو نشون داده شده چون مواجهه ناگهانی با دنیای اطراف و شناختن مشکلاتش معمولا برای انسان سخته.
Breathe, breathe in the air
Don't be afraid to care
Leave but don't leave me
Look around and choose your own ground
Long you live and high you fly
And smiles you'll give and tears you'll cry
And all you touch and all you see
Is all your life will ever be
نفس بکش، هوا را استنشاق کن
نگران نگران بودن نباش!
این جا را ترک کن، اما مرا ترک نکن
دور و بر را نگاه کن، و زمینه شخصی خودت را انتخاب کن
زندگی بلندی که خواهی داشت، پرواز بلندی که خواهی کرد،
لبخندهایی که خواهی زد و گریه هایی که خواهی کرد،
هر چه لمس کنی و هر چه ببینی
تمام زندگیت تا ابد خواهد بود٬
به نوعی نصیحت هایی برای زندگی می تونه باشه...
Run, rabbit run
Dig that hole, forget the sun
And when at last the work is done
Don't sit down it's time to dig another one
بدو، خرگوش بدو
آن چاله را بکن و به خورشید فکر نکن
وقتی در نهایت کارت تمام شد،
بیکار ننشین، وقتش است که یک چاله دیگر را بکنی٬
زندگی همینه، تکاپوی بی پایان... توی آهنگ بعدی بیشتر راجع به این موضوع خواهم گفت.
For long you live and high you fly
But only if you ride the tide
And balanced on the biggest wave
You race towards an early grave
زندگی بلندی خواهی داشت و پروازی بلند
اما اگر تنها در دریا باشی
و موزون با بلندترین موج،
به سوی قبری زودرس خواهی شتافت٬
آهنگ بعدی on the run موزیکال است.که با استفاده از مدرن ترین افکنهای زمان خود ساخته شده است.
مضمون تمام این آهنگ اضطراب، تکاپوی بیش از حد و دوندگی بی پایان زندگی مدرنه. تمام آهنگ فقط یه تم هستش که تا آخر تکرار میشه و روش صداهایی مثل صدای پا، صدای هلی کوپتر، موتور و ... رو می شنویم. توی بیشتر کنسرت های پینک و واترز هم این آهنگ اجرا شده و یکی دو تا کلیپ هم براش ساخته شده. در انتهای آهنگ صدای انفجار رو می شنویم که توی کنسرت ها این صدا به صورت واقعی تولید میشه!
یه مطلب دیگه راجع به این آهنگ اینه که توی بعضی از کارهای پینک فلوید یه مضمون رو میشه حس کرد: انبوه فشار و اضطراب که لحظه به لحظه بیشتر میشه و در انتها به انفجار ختم میشه. مضمون کلی آلبوم دیوار، آهنگ Speak To Me، آهنگ One Of These Days، و همین آهنگ نمونه هایی برای این مساله می تونن باشن. انفجار توی این آهنگ به معنی اینه که فردی که در دنیای مدرن زندگی می کنه به قدری فشار روش وارد میشه و به قدری باید دوندگی کنه و به قدری اضطراب رو باید تحمل کنه که دست آخر کم بیاره!
خوب، می رسیم به یکی از شاهکار های این آلبوم و یکی از معروف ترین و زیباترین آهنگ های پینک فلوید یعنی زمان (Time). این آهنگ برای خیلی از ماها آشناست، چون سال های ساله که قسمت آغازینش موسیقی تیتراژ برنامه تقویم تاریخ هستش.
آهنگ با صدای گوشخراش زنگ ساعت های مختلف شروع میشه. همه ما از صدای زنگ ساعت متنفریم! ولی مجبوریم ازش استفاده کنیم. مثل گذر زمان... ازش متنفریم ولی مجبوریم باهاش همراه باشیم. بعد صدای تاپ تاپ٬ یه ساز بومی رو می شنویم و صدای بیس واترز که روش میاد. این قسمتش رو دیگه فکر کنم همه شنیدن... این قسمت به زیبایی هر چه تمام تر احساس گذر زمان و لحظه هایی که می گذرن و دیگه بر نمی گردن رو القا می کنه. بعد از این قسمت ریتم آهنگ عوض شده و گیلمور شروع به خوندن می کنه:
Ticking away the moments that make up a dull day
You fritter and waste the hours in an offhand way
Kicking around on a piece of ground in your home town
Waiting for someone or something to show you the way
لحظه هایی که یک روز کسل کننده را می سازند هدر می دهی،
با سخاوتمندی ساعت ها را هدر می دهی و حرام می کنی
روی یک تکه زمین در زادگاهت سگدو می زنی
منتظری که کسی یا چیزی راه را به تو نشان دهد
و باز ریتم آهنگ عوض میشه (توی این آهنگ ریتم مدام عوض میشه، شاید به نشانه گذر زمان) و این بار رایت با همراهی کرال می خونه:
Tired of lying in the sunshine staying home to watch the rain
You are young and life is long and there is time to kill today
And then one day you find ten years have got behind you
No one told you when to run, you missed the starting gun
از دراز کشیدن در آفتاب خسته شده ای، در خانه می مانی تا باران را تماشا کنی
هنوز جوانی و عمر دراز است، امروز جا برای وقت تلف کردن داری
سپس یک روز پی می بری که ده سال را هدر دادی،
کسی به تو نگفت کی دویدن را آغاز کنی، صدای شلیک شروع را نشنیدی
توی جمله آخر صدای کرال بالا می گیره و این قسمت وصل میشه به یک سولوی طبق معمول بی نظیر از گیلمور که بیستویکمین گیتار سولوی(تک نوازی) برتر تاریخ موسیقی است... دوباره ریتم آهنگ ملایم میشه و روی ادامه سولو صدای کرال رو هم می شنویم. دوباره گیلمور می خونه:
So you run and you run to catch up with the sun but it's sinking
Racing around to come up behind you again
The sun is the same in a relative way but you're older
Shorter of breath and one day closer to death
و می دوی و می دوی ... تا در این مسابقه به خورشید برسی اما دارد غروب می کند
و دور می زند تا دوباره از پشت سرت بیاید
خورشید همان است که بود، اما تو پیرتر شده ای
نفست تنگ تر می شود، و یک روز به مرگت نزدیک تر شده ای
منظور از خورشید، این جا زمانه است که به خورشید تشبیه شده، با تمام سعیت می دوی تا از همه جلو بزنی اما می بینی که خیلی ها دور زده اند و پشت سرت هستند! این روند همیشه و همیشه ادامه دارد اما این تویی که پیر می شوی و به مرگت نزدیک تر....
دوباره رایت به همراهی کرال می خونه:
Every year is getting shorter never seem to find the time
Plans that either come to naught or half a page of scribbled lines
Hanging on in quiet desperation is the English way
The time is gone, the song is over
Thought I'd something more to say
هر روز کوتاه تر و کوتاه تر می شود، انگار هرگز زمان را پیدا نمی کنی
نقشه هایی می کشی که یا به هیچ نمی رسند یا به نیم صفحه ای از خط های درهم و برهم
تقلا برای زنده ماندن با ناامیدی محض؛ این روش انگلیسی است
زمان رفت و آهنگ تمام شد اما انگار باز هم حرف هایی برای گفتن داشتم....
نکته جالب خط آخره، میگه زمان این آهنگ هم تموم شد و بدون این که متوجه شده باشین زمان گذشت... اما من هنوز حرف هایی داشتم که بزنم، زمان هم همینه، سریع می گذره و حتی با تمام سعی هم نمی تونی همه کارهایی رو که می خواستی انجام بدی ....
و اما ترک بعدی، یک بازنوازی از آهنگ تنفس با شعری عامیانه ...
گیلمور:
Home, home again
I like to be here when I can
When I come home cold and tired
It's good to warm my bones beside the fire
Far away across the field
The tolling of the iron bell
Calls the faithful to their knees
To hear the softly spoken magic spells
خانه، باز هم خانه..
دوست دارم هر وقت می توانم خانه باشم،
وقتی که سرد و خسته به خانه می آیم،
حال می دهد که خودم را کنار آتش گرم کنم،
گیلمور و واترز:
آن دورها، آن سوی مزرعه،
صدای ناقوس آهنی
مومنان را به زانو زدن وادار می کند،
تا نجوای افسون های جادویی را بشنوند...
آهنگ بعدی، اجرای بزرگ در آسمان نام داره(The great gig in the sky). آهنگ ساخته ریچارد رایت هست و توی نسخه اصلی آلبوم، خواننده اش کلر توری هستش. توی کنسرت ها هم معمولا سه قسمت آهنگ رو سه خواننده مختلف می خونن. آهنگ درباره مرگ و این چیزاست... در مصاحبه ای گفته شده که ما به کلر گفتیم برو تو استودیو درباره مرگ ترس و هرچه به دهنت میرسد فی البداهه به تعبیری ناله کن. پیانو نقش اصلی رو توی این آهنگ داره و البته خوندن فی البداهه خواننده که آهنگ رو واقعا زیبا می کنه. توی آهنگ این جملات به صورت صحبت بیان میشه:
And I am not frightened of dying, any time will do, I
don't mind. Why should I be frightened of dying
There's no reason for it, you've gotta go sometime
"If you can hear this whispering you are dying."
"I never said I was frightened of dying."
و من از مرگ نمی ترسم، هر زمان که بیاید برایم مهم نیست...
چرا باید از مرگ بترسم؟
دلیلی برای ترس وجود ندارد، بالاخره روزی مرگ فرا می رسد
هرگز نگفتم که از مرگ می ترسم٬
وسط های آهنگ دوباره یکی از اون بازی های پینک رو داریم، یه نجوای بسیار آروم که میگه ٬اگه این صدا رو بشنوی معنیش اینه که داری می میری٬!!!
آهنگ پول (Money) یکی از شاهکار های پینک فلویده. آهنگ ساخته راجر واترزه، ترانه هم مال واترزه و خواننده دیوید گیلموره.
آهنگ با صدای دستگاه ضرب سکه شروع میشه. صدایی که به طور یکنواخت تکرار میشه و توی ذهن همه پول رو تداعی می کنه. بعد از چند بار تکرار، تم اصلی آهنگ رو که واترز با بیس می زنه می شنویم. این تم کاملا هماهنگ با صدای دستگاه ضرب سکه هستش و دقیقا از روی اون صدا گرفته شده. به این ترتیب صدای ضرب سکه که پول رو تداعی می کنه با صدای بیس پیوند می خوره و تا انتهای آهنگ به طور ناخودآگاه صدای پول رو احساس می کنیم... چنین ظرافتی فقط از پینک فلوید بر میاد!
صدای گیتار گیلمور رو با بک گراند کی برد می شنویم ...
Money, get away
Get a good job with good pay and you're okay
Money, it's a gas
Grab that cash with both hands and make a stash
New car, caviar, four star daydream
Think I'll buy me a football team
پول! برو گمشو،
کار خوبی برای خودت پیدا کن که حقوقش بیشتر باشد و وضعت روبراه شود
پول، مزخرف است!
پولت را دودستی بچسب و پس انداز کن
ماشین نو، خاویار، رویای چهار ستاره،
فکر کنم یک تیم فوتبال برای خودم بخرم...٬
دنیای مدرن همینه... جمع کردن پول و خریدن لوازم جدیدی که روزبروز بیشتر و بیشتر هم میشن تا یه چیز مهم رو ثابت کنیم! اگه فیلم دیوار رو دیده باشین، انیمیشنی که برای آهنگ ?What Shall We Do Now ساخته شده گویای همه چیزه. فضاهای خالی این دیوار، دیوار ارتباط با دیگران رو با این جور چیزها پر می کنیم... ماشین نو، پول، مواد مخدر، زرق و برق دنیای مدرن! مدام کار می کنیم و پول رو پس انداز می کنیم تا بتونیم چیزهایی رو بخریم که شاید اصلا احتیاجی هم بهشون نباشه ولی این احساس احتیاج رو برامون ساختن!
Money, get back
I'm all right Jack keep your hands off of my stack
Money, it's a hit
Don't give me that do goody good bullshit
I'm in the high-fidelity first class traveling set
And I think I need a Lear jet
پول، برگرد!
حالم خوبه رفیق، دستت رو هم به پول من نزن!
پول، شانس است،
این مزخرفات چرند رو تحویل من نده!٬
سوار یک جت فرست کلس با سیستم صوتی Hi-Fi شده ام
و فکر کنم باید یک لیرجت بخرم!٬
حرص و طمع به پول بیشتر، بیشتر و بیشتر میشه. حتی هیچ کس حق نداره به ثروت ما کوچکترین چشم داشتی داشته باشه. این چرخه معیوب (پول بیشتر، طمع بیشتر و طمع بیشتر، پول بیشتر) ادامه داره تا ....
و سولوی بسیار زیبای ساکسیفون دیک پری. در کنسرت Delicate Sound Of Thunder هم اسکات پیج این سولو رو به صورت بسیار زیبایی اجرا کرده...
بعد از سولوی بسیار زیبای ساکسیفون، یک سولوی زیبا و طولانی گیتار از گیلمور هستش، این دو سولو توی نسخه اصلی آهنگ روی هم ۳ دقیقه میشن، ولی توی کنسرت ها به خاطر بداهه نوازی ها معمولا این قسمت خیلی طولانی تر میشه،
Money, it's a crime
Share it fairly but don't take a slice of my pie
Money, so they say
Is the root of all evil today
But if you ask for a raise it's no surprise that they're
giving none away
پول، جرم است،
منصفانه تقسیمشان کن اما یک برش هم از کیک من برندار
پول، می گویند که
ریشه همه بدی های امروز است
اما اگر خواستار ترقی هستی،
تعجب نکن که آن ها هیچ کس را لو نمی دهند!
می رسیم به آهنگ Us & Them
آهنگ با کی برد شروع میشه که مقدمه ای خوب برای شروع آهنگه. بعد گیلمور ریتم بسیار ساده و بسیار زیبایی رو شروع می کنه و روی همه این ها ساکسیفون که احساسی فوق العاده به شنونده میده.
Us, and them
And after all we're only ordinary men
ما...... و آن ها .......
بالاخره ما انسان هایی معمولی هستیم!
اکویی که روی صدای گیلمور گذاشته شده باعث میشه کلمه ما و کلمه آن ها ۷ بار تکرار بشه. یعنی ما (انسان های معمولی) و آن ها (ثروتمندان، قدرتمندان، روسای ما، ...) پایان ناپذیریم و این اختلاف همیشه وجود داشته و خواهد داشت.
Me, and you
God only knows it's noz what we would choose to do
من....... و تو .........
به خدا قسم که این آن چیزی نیست که انتخاب کرده باشیم که انجام دهیم
وارد ما میشیم، من عادی و توی عادی که انتخاب هامون رو خودمون انجام ندادیم، دیگران برای ما انجام دادند و ما ناگزیر از تسلیم و رضایت هستیم. همین هاست که ما رو می سازه، نقطه مشترک همه ما همینه...
آهنگ اوج می گیره،
Forward he cried from the rear
and the front rank died
And the general sat and the lines on the map
moved from side to side
از عقب فریاد زد: به پیش!
و صف جلویی کشته شدند...
ژنرال نشست، و خطوط روی نقشه
از جهتی به جهت دیگر حرکت داده شدند
این ماییم که همیشه باید قربانی اوامر آن ها باشیم، جان ما در دست آن هاست و آن ها در اتاق می نشینند و برای ما برنامه می ریزند...
آهنگ به ریتم اصلی خودش برمی گرده:
Black and blue
And who knows which is which and who is who
Up and down
But in the end it's only round and round
سیاه و کبود،
و کسی نمی داند که کی به کیست و چی به چیست
بالا و پایین،
و در نهایت همه چیز گرد و گرد و گرد خواهد بود
الان ما پایینیم و آن ها بالا اما در نهایت همه به یک سطح خواهیم رسید ..
Haven't you heard it's a battle of words
The poster bearer cried
Listen son, said the man with the gun
There's room for you inside
مگر نشنیده ای که این جنگی زرگری است؟
پوستر فروش این را فریاد زد،
مرد تفنگ به دست گفت گوش کن پسر!
آن تو برای تو جا هست
حالا خیلی از ماها رو قانع کردن که نقش خودمون رو بازی کنیم، یکی از ماها دیگری رو توجیه می کنه..
تک نوازی پیانو و متعاقبش تک نوازی بسیار بسیار زیبای ساکسیفون ...
Down and out
It can't be helped but there's a lot of it about
With, without
And who'll deny it's what the fighting's all about
آس و پاس،
کاریش نمی شود کرد، از این مسائل زیاد هست
دارا، ندار،
همه می دانند که همه جنگ ها به خاطر این چیزهاست
و دوباره اوج آهنگ:
Out of the way, it's a busy day
I've got things on my mind
For the want of the price of tea and a slice
The old man died
از سر راهم گمشو، امروز سرم خیلی شلوغ است،
و چیزهایی در ذهنم است...
پیرمرد که پول چای و تکه ای نان را نداشت
از گرسنگی مرد...
آهنگ هررنگی که دوست داری (Any color you like) ساخته رایت، گیلمور و میسن هستش، یعنی واترز نقش تو ساختنش نداره! این آهنگ که تنها آهنگ بدون کلام (به معنای واقعی!) آلبومه شامل سولوهای کیبرد و گیتاره و با توجه به فانتزی بودنش یه جورایی یه تنفس برای آلبوم می تونه باشه!
اسم آهنگ از تبلیغ اتومبیل فورد مدل تی گرفته شده:
کارخانه فورد فقط اتومبیل سیاهرنگ تولید می کرد. گفته می شود فورد در پاسخ به این سوال که شاید مشتریان دوست داشته باشند ماشینی با رنگ دیگر بخرند؟ گفته بود آنها می توانند هر رنگی دوست داشته باشند، فقط این رنگ باید سیاه باشد.
و اما مهمترین آهنگ آلبوم و اولین آهنگ آلبوم که خواننده اش واترزه! آهنگ به طور مشخصی درباره سیاست هستش..
به خاطر لحن ترانه، ترجیح دادم با لحن عامیانه ترجمه اش کنم:
The lunatic is on the grass
The lunatic is on the grass
Remembering games and daisy chains and laughs
Got to keep the loonies on the path
The lunatic is in the hall
The lunatics are in my hall
The paper holds their folded faces to the floor
And every day the paper boy brings more
دیوونه هه روی چمن نشسته
دیوونه هه روی چمن نشسته
یاد بازیهاش، گل رشته هاش و خنده هاش می افته
باید خل و چل ها رو توی همون دنیای خودشون نگه داشت
دیوونه هه توی هال نشسته
دیوونه ها توی هال خونه من نشستن
سرشون به طرف زمینه و سرگرم خوندن روزنامه هستن
و هر روز پسر روزنامه فروش برام روزنامه های بیشتری میاره
احتمالا منظور از هال خونه من، سرتاسر یه کشوره. دیوونه ها مردم هستن که سرشون فقط به این چیزها گرمه و نمی دونن واقعا چه اتفاقاتی داره می افته. کلا واترز به شدت با رسانه هایی مثل روزنامه و تلویزیون مخالفه...
این جا گیلمور هم واترز رو همراهی می کنه:
And if the dam breaks open many years too soon
And if there is no room upon the hill
And if your head explodes with dark forebodings too
I'll see you on the dark side of the moon
اگه سد خیلی زودتر از موعد مقررش فرو بریزه
و اگه روی تپه هم جایی برای پناه گرفتن نداشته باشی
اگه سر تو هم با افکار منفی منفجر بشه،
تو نیمه تاریک ماه می بینمت
حالا گوینده مشخص میشه، کسی که به اطلاعات خیلی زیاد سیاسی دسترسی پیدا کرده و داره تبعاتش رو می بینه! منظور از فرو ریختن سد اینه که دولت ها سد های خیلی بزرگی جلوی اطلاعات میذارن (مقایسه کنید با دیوار) و موعدش که برسه سدها از بین میرن و اطلاعات چندین سال پیش رو میشه، ولی اگه یه سد خیلی زودتر خراب بشه و سیل اطلاعات همه جا رو برداره، جایی هم برای در امان موندن نداشته باشیم، هجوم افکار منفی ذهن همه رو تا حد انفجار مشغول می کنه و میشین مثل من! در مورد نیمه تاریک ماه، گیلمور جایی گفته بود که نوعی اشاره به جنون هستش.
از یه جهت دیگه هم میشه بررسیش کرد، همیشه یه قسمت ماه رو به ماست (اطلاعات سیاسی ای که به خورد ما میدن این سمت ماهه)، و نیمه دیگرش همیشه از چشم ما دور بوده (اطلاعاتی که باید از مردم مخفی نگه داشته بشه)... این هم یه ظرافت دیگه که فقط از پینک فلوید برمیاد!
The lunatic is in my head
The lunatic is in my head
You raise the blade, you make the change
You re-arrange me 'til I'm sane
دیوونه هه توی سر منه
دیوونه هه توی سر منه
شمشیرت رو می کشی و تغییراتت رو ایجاد می کنی
منو از نو می سازی تا این بار عاقل باشم
باز هم معنیش مشخصه، توجیهات سیاستمداران و ...
You lock the door
And throw away the key
There's someone in my head but it's not me
And if the cloud bursts, thunder in your ear
You shout and no one seems to hear
And if the band you're in starts playing different tunes
I'll see you on the dark side of the moon
در رو قفل می کنی
و کلیدش رو دور می اندازی
کسی توی ذهن من هست ولی اون یه نفر خودم نیستم
و اگه ابر برق بزنه و توی گوشت صدای رعد بپیچه
فریاد می زنی ولی ظاهرا کسی صدات رو نمی شنوه
و اگه گروهی که توش عضو هستی، شروع به نواختن صداهای قر و قاطی بکنه
توی نیمه تاریک ماه می بینمت
صدای خنده ای که گاه و بیگاه توی آهنگ شنیده میشه می تونه نشان از جنون، خنده های سیاستمداران و یا حتی شادی مردم باشه!
و می رسیم به آخرین آهنگ آلبوم (Eclipse)، که به نوعی جمع بندی کل آلبومه. این آهنگ به طرز عجیبی یک دفعه تمام آلبوم رو زیر سوال می بره و میگه تمام دغدغه های انسان بیهوده است! باز هم یکی از اون ظرافت های همیشگی رو شاهد هستیم.
آهنگ با کی برد رایت شروع میشه که گیلمور، واترز و میسن همراهیش می کنن.
All that you touch
All that you see
All that you taste
All you feel
All that you love
All that you hate
All you distrust
All you save
هر چه لمس می کنی
هر چه می بینی
هر چه می چشی
هر چه احساس می کنی
هر چه دوست داری
از هر چیزی که بدت می آید
هر چه به آن بدگمانی
هر چه ذخیره می کنی
به مرور صدای کرال بالا می گیره و همراهی همسرایان زن شکل پررنگ تری به خودش می گیره تا دوباره هیجان آهنگ سیر صعودی داشته باشه،
All that you give
All that you deal
All that you buy
beg, borrow or steal
هر چه می بخشی
هر چه معامله می کنی
هر چه می خری،
با گدایی به دست می آوری، قرض می کنی یا می دزدی
به صدای هماهنگ خوانندگان، صدای گیلمور هم اضافه میشه. توی نسخه Pulse ، گیلمور جای واترز رو می گیره و رایت جای گیلمور رو.
All you create
All you destroy
All that you do
All that you say
هر چه می سازی
هر چه خراب می کنی
هر کاری که می کنی
هر حرفی که می زنی
هیجان آهنگ باز هم بیشتر و بیشتر میشه:
All that you eat
And everyone you meet
All that you slight
And everyone you fight
All that is now
All that is gone
All that's to come
and everything under the sun is in tune
but the sun is eclipsed by the moon
هر چه می خوری
با هر کسی که آشنا می شوی
هر چیزی که بی خیالش می شوی
هر چیزی که با آن می جنگی
هر چیزی که حالا هست،
هر چیزی که قبلا بود،
هر چیزی که بعدا اتفاق خواهد افتاد،
و تمام چیزهایی که زیر خورشید هستند هماهنگ با همند
اما خود خورشید را ماه پوشانده...
ماه اصلا نیمه تاریکی نداره، راستشو بخوای همه اش تاریکه!
آهنگ با صدای قلب تموم میشه، یعنی بازگشتی داریم به اول آهنگ آول آلبوم! منظور شاید این بوده که همه چیزهایی که حرصش رو می خوردیم هیچی نبوده. تمام کارهایی که زیر خورشید ( یعنی توی این دنیا) انجام میدیم، تمام این دغدغه ها هیچی نیستن. این تناقض توی جمله آخر آهنگ نمود خیلی بیشتری پیدا می کنه، تا این جای آلبوم درباره نیمه تاریک ماه بود و دست آخر میگه اصلا نیمه تاریک ماهی وجود نداره!
نیمه تاریک ماه، آلبومی که در سال ۱۹۷۳ منتشر شد و بر خلاف خیلی از آلبوم های اون سال ها هنوز هم که هنوزه جذابیت سحرانگیز خودش رو حفظ کرده، بدون شک یکی از بهترین آلبوم های تاریخ موسیقی محسوب میشه. کسی که این آلبوم رو گوش کنه، به غیر از افکت های گیتار هیچ نشانه ای از قدیمی بودنش پیدا نمی کنه.
, و در آخر پوستر آلبوم که آلبوم رو به منشور تشبیه کرده که به افکار و اذهانه ما را تجزیه و تحلیل میکنه.
با تقدیم به تمام دوست داران پینک فلوید و موسیقی.میلاد سالک.پاییز 96. salekmilad89@gmail.com